هدف از این تحقیق بررسی پیشینه و سیر تحول مدیریت زنجیره تامین با تاکید بر تاثیر برنامه ریزی منابع سازمان بر آن بصورت کامل و جامع و با منابع جدید می باشد
هدف از این تحقیق بررسی پیشینه و سیر تحول مدیریت زنجیره تامین با تاکید بر تاثیر برنامه ریزی منابع سازمان بر آن بصورت کامل و جامع و با منابع جدید می باشد
دانلود تحقیق رشته مدیریت
پیشینه و سیر تحول مدیریت زنجیره تامین با تاکید بر تاثیر برنامه ریزی منابع سازمان بر آن
تعریف مدیریت زنجیره تأمین
تعاریف مختصر و جامعی که می توان از زنجیره تأمین و مدیریت زنجیره تأمین ارائه داد عبارتند از:
1. زنجیره تأمین بر تمام فعالیت های مرتبط با جریان و تبدیل کالاها از مرحله ماده خادم (استخراج) تا تحویل به مصرف کننده نهایی و نیز جریان های اطلاعاتی مرتبط به آن ها مشتمل می شود. به طور کلی زنجیره تأمین زنجیره ای است که همه فعالیت های مرتبط با جریان کالا و تبدیل مواد، ازمرحله تهیه مواد اولیه تا مرحله تحویل کالای نهایی به مصرف کننده را شامل می شود. (لادون ، 2002)
2. مدیریت زنجیره تأمین به عنوان یک استراتژی مشترک باید برای ارتباط عملیات تجاری داخل سازمانی برای بدست آوردن فرصتهای بازار مشترک تعریف می شود. (برئوساکس 1999و همکاران )
3. همکاری فراگیر و جامع بین اعضاء شبکه زنجیره تأمین در استراتژی از نظر تاکتیکی و تصمیم گیری عملیاتی (برگچی 2005 و همکاران )
4. بورگس و همکاران( 2006) مدیریت زنجیره تأمین هماهنگی در تولید، موجودی، مکان یابی و حمل-ونقل بین شرکت کنندگان در یک زنجیره تأمین است برای دستیابی به بهترین ترکیب پاسخ گویی و کارایی برای موفقیت در بازار. (بورگس و همکاران 2006)
5. مجموعه ای از روش های مورد استفاده برای یکپارچگی موثر و کارای تأمین کنندگان، تولید کنندگان، انبارها و فروشندگان به گونه ای که به منظور حداقل کردن هزینه های سیستم و تحقق نیازهای خدمات، کالاها به تعداد صحیح در زمان مناسب تولید و توزیع گردند.(میان آبادی، 1391)
6. مدیریت زنجیره تأمین به یکپارچه سازی فعالیت هایی که برای فراهم نمودن مواد اولیه، حرکت مواد میان تجهیزات، ساخت کالا، توزیع نهایی کالای قابل مصرف و پشتیبانی پس از فروش که با بهبود روابط اعضای زنجیره و در جهت کنترل و هدایت بهینه جریان کالا و خدمات صورت می گیرد، گفته می-شود.(عالم تبریز، رحیمی 1388)
7. مدیریت زنجیره تامین، مجموعه ای از رویکردهایی است که در جهت کارایی کلی تامین کنندگان مواد اولیه، کارخانه داران، انبار کالاها و فروشگا ه ها آنچنان که کالا به مقدار مناسب در مکان مناسب و در زمان مناسب و با حداقل هزینه تولید و توزیع شود، به کار برده می شود. اصطلاح مدیریت زنجیره تامین را می توان به صورت وظیفه یکپارچه سازی واحدهای سازمانی در طول زنجیره تامین و هماهنگ سازی جریان مواد و اطلاعات مالی به منظور برآوردن تقاضای مشتری و با هدف بهبود رقابت پذیری یک زنجیره تامین تعریف نمود. (سیمچی لوی 2010)
2-13 یکپارچگی زنجیره تأمین
در طول دهه گذشته مدیریت زنجیره تأمین و مدیریت فناوری اطلاعات، توجه زیادی از دست اندرکاران و پژوهشگران را به خود جلب نموده است. همانطورکه از تکنولوژی اطلاعات استنتاج می شود، شرکت ها گرایش زیادی به یکپارچگی دارند؛ بنابراین یکپارچگی، تکنیکی موثر در زنجیره تأمین با تسهیم اطلاعات موثر در جهت بهبود عملکرد زنجیره تأمین حساس، تلقی می شود. (زو و پنتون،2007 ) شراکت بین سازمان ها، راهی معمول و موثر به جهت یافتن و باقی ماندن در بازار رقابتی است. این امر ممکن است در میان گستره اجتماع، اقتصاد، خدمات و تکنیک های ارتباطی حادث شود. (منزر2000 و همکاران)
طبق نظر (پرسون و هاکانسون 2004)، ما می توانیم حداقل 3 روند متفاوت در پیشرفت راه حل های لجستیک در صنعت در سال های گذشته شناسایی کنیم. ابتدا افزایش یکپارچه سازی در فعالیت های لجستیک در خلال شرکت با هدف کاهش هزینه هایی است معلوم شده نیازمند هماهنگی نزدیک تر و همکاری با تأمین کنندگان و مشتریان است. دومین مشخصه تمایل به وجود آوردن سیستم تأمین موجودی، افزایش تخصص شرکت های خصوصی است. جایگزینی فعالیت های صنعتی از جمله فعالیت های لجستیک مثالی از این گرایش است.
در نهایت سومین روند، مربوط به تغییرات و نوآوری است. اهمیت واکنش به تغییر تقاضای بازار، شرکت ها را وادار می سازد تا هرچه بیشتر واکنش پذیر، سریع العمل و هوشمند باشند. شرکت ها بی وقفه دگرگون شده و برای افزایش اثر بخش سازمان و رضایت مشتریان کلیدی تجدید ساختار می کنند. کمبود منابع و شایستگی های مورد نیاز برای دستیابی بر موفقیت های رقابتی، مدیران شرکت ها را وادار می کنند که نگاهی عمیق تر به عملکرد و حیطه فعالیت شرکت های خود داشته باشند. حدود سازمانی برای ارزیابی امنیت، که چگونه منابع تأمین کنندگان و مشتریان می تواند برای خلق ارزش فوق العاده بکار رود. تلاش ها برای تنظیم اهداف و یکپارچگی منابع در حدو مرز شرکت برای بدست آوردن ارزش بالاتر به عنوان ابتکار مدیریت زنجیره تأمین شناخته شده است. (فاوست و مگنن 2002)
SCM می تواند به عنوان یکپارچه سازی فرآیند های کلیدی تجارت تعریف شود، از مصرف کننده نهایی به واسطه تأمین کنندگان اصلی که محصولات، خدمات و اطلاعات را تهیه می کنند و از این رو افزوده برای مشتریان و بقیه صاحبان سهام دارند (کوپر 1997)، با این حال، همه با این موضوع که یکپارچه سازی و همکاری نزدیک تر بهترین راه حل درهمه مسائل است، موافق نیستند. باسک و جوگا اعتقاد دارند که ما نیازمند تجدید ارزیابی در نگاه غالب بر مدیریت یکپارچه زنجیره تأمین هستیم و پیشنهاد می کنند که ایجاد دو قطب در استراتژی های زنجیره تأمین می تواند منتهی به تفکیک و بالا بردن یکپارچگی نیمه نسبت به یکپارچگی کامل شود. برای بعضی شرکت ها، یکپارچگی تنگاتنگ جوابگو می باشد. برای سایرین، یکپارچگی متمرکز باید به عنوان هدف در انتخاب حوزه های مدیریت زنجیره تأمین قرار گیرد، مثل مدیریت کیفیت و اندازه گیری عملکرد. در حالی که در بقیه حوزه ها کوشیدن برای یکپارچگی محدود، سودمند خواهد بود. طبق نظر آن ها بنظر می-رسد، فشارهای همزمان مدیریت زنجیره تأمین به سمت جهت مخالفی باشد. (هارلند 2001)
مطابق نظر اسکوجت – لارسون و باقچی 2002 ، یک رویکرد محتمل بر مدیریت زنجیره تأمین مطرح می-کند که عناصری مانند غلبه در برابر قدرت متوازن در زنجیره تأمین بلوغ صنعت، درجه رقابت در صنعت و طبیعت محصولات ممکن است سطح مطلوب از یکپارچگی زنجیره تأمین را مشخص کند.با توجه به مباحث ذکر شده در بالا می توانیم ببینیم که در نقشه تحقیق شواهد کمی از سطح واقعی یکپارچه-سازی در میان شرکت کنندگان در زنجیره تأمین وجود دارد. در حقیقت شماری موارد مبهم در این زمینه وجود دارد.
برای مثال ما درباره وسعت یکپارچه سازی مطمئن نیستیم و اینکه آیا مدیران شرکت باید از اطلاعات محدودی که می بایست با شرکای زنجیره تأمین به اشتراک بگذارند راضی باشند. آیا بهتر نیست در حوزه های مختلفی مثل تولید، توزیع، تحقیق، توسعه و ... همکاری داشته باشند. نقش فناوری اطلاعات نیز می بایست روشن شود. با تمامی موارد فوق، شرکت ها علاقمند هستند تا بدانند که آیا همکاری و اجرای تکنولوژی اطلاعات عملکرد سازمانی، به بهبود وضعیت سازمان منتج خواهد شد یا خیر؟
فهرست مطالب:
مدیریت زنجیره تأمین 6
2-10 مقدمه ای بر مدیریت زنجیره تأمین 6
2-11 پیشینه و سیر تحول مدیریت زنجیره تأمین 8
2-12 تعریف مدیریت زنجیره تأمین 12
2-13 یکپارچگی زنجیره تأمین 13
2-14 اهمیت یکپارچه سازی زنجیره تأمین 16
2-15 عملکرد زنجیره تأمین 17
2-16 افزایش کارایی و اثربخشی زنجیره تأمین 17
2-17 عملکرد های مدیریت در مقابله با چالش های زنجیره تأمین 22
2-18 ارزیابی عملکرد زنجیرهتامین 25
بخش دوم ارتباط و تأثیر برنامهریزی منابع سازمان بر عملکرد زنجیره تأمین 32
2-19 کشف استدلالهایی برای برنامهریزی منابع سازمان و یکپارچگی مدیریت زنجیره تامین 32
2-20 یکپارچگی برنامهریزی منابع سازمان ومدیریت زنجیره تامین 36
منابع 39
جداول و نمودار ها
مدیریت زنجیره تأمین 6
2-10 مقدمه ای بر مدیریت زنجیره تأمین 6
2-11 پیشینه و سیر تحول مدیریت زنجیره تأمین 8
2-12 تعریف مدیریت زنجیره تأمین 12
2-13 یکپارچگی زنجیره تأمین 13
2-14 اهمیت یکپارچه سازی زنجیره تأمین 16
2-15 عملکرد زنجیره تأمین 17
2-16 افزایش کارایی و اثربخشی زنجیره تأمین 17
2-17 عملکرد های مدیریت در مقابله با چالش های زنجیره تأمین 22
2-18 ارزیابی عملکرد زنجیرهتامین 25
بخش دوم ارتباط و تأثیر برنامهریزی منابع سازمان بر عملکرد زنجیره تأمین 32
2-19 کشف استدلالهایی برای برنامهریزی منابع سازمان و یکپارچگی مدیریت زنجیره تامین 32
2-20 یکپارچگی برنامهریزی منابع سازمان ومدیریت زنجیره تامین 36
منابع 39